نیمکت عاشقی یادت هست؟
کنار هم، نگاه در نگاه و سکوتمان چه گوش نواز بود..
بید مجنون زیر سایه اش امانمان داده بود،
برگهای رنگینش را به نشانه عشقمان بر سرمان میریخت..
او نیز عاشق بودنمان را به رخ پاییز میکشید،
اما اکنون پاییز.. نبودنت را، جداییمان را به رخ میکشد.
سلام .مطالب خیلی خوبی در وبلاگت گذاشتی
خیلی ممنون که وبلاگ من را لینک کردی سپاس گذارم
بازهم ..............
به وبلاگ ما .............
سر بزن و..................نظر یادت نره متشکرم
سلام دوست عزیز ممنونم از این که به وبلاگ من اومدید
خوشحالم ا این که 1 رو خندوندم