عاشقانه

عاشقانه های ما دو تا

عاشقانه

عاشقانه های ما دو تا

اولین بوسه




در دو چشمش گناه می خندید بر رخش نور ماه می خندید در گذرگاه آن لبان خموش شعله ای بی پناه می خندید شرمناک و پر از نیازی گنگ با نگاهی که رنگ مستی داشت در دو چشمش نگاه کردم و گفت باید از عشق حاصلی برداشت سایه ای روی سایه ای خم شد در نهانگاه رازپرور شب نفسی روی گونه ای لغزید بوسه ای شعله زد میان دو لب
نظرات 2 + ارسال نظر
کاوه دوشنبه 16 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 10:06 ق.ظ http://harper.blogsky.com

شور فرهادم بپرسش سر به زیر افکنده بود
ای لب شیرین جواب تلخ سربالا چرا

ای شب هجران که یک دم در تو چشم من نخفت
اینقدر با بخت خواب آلود من لالا چرا

کاوه دوشنبه 16 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 10:32 ق.ظ http://harper.blogsky.com

البته، چه کمی از دستم بر میاد؟
مسخره؟

داداش گلم به خدا منظور بدی نداشتم تو بد برداشت کردی واقعا یکی رو میخوام که کمکم کنه.
اگه چیزی گفتم که ناراحتت کردم ببخشید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد